اصل‌گرایی

کتاب اصل‌گرایی

کتاب اصل‌گرایی (اصل را بچسبید، فرع را رها کنید.) بینش‌های خوبی برای زندگی شخصی و سازمانی به ارمغان می‌آورد. برخی از این بینش‌ها به موضوع استراتژی نیز قابل اتصال است.

کتاب اصل‌گرایی نوشته گِرگ مک‌کیون است که پس از ترجمه، توسط نشر آموخته به چاپ رسیده است. این کتاب بر اساس دیدگاه هرچه کمتر بهتر نگاشته شده است.

  • لائوتسه: “برای کسب دانش، هرروز چیزهایی اضافه کنید. برای کسب خرد، هرروز چیزهایی کم کنید.”

  • آن لاموت: “نه، جمله‌ای کامل است.”

  • اگر زندگی‌تان را اولویت‌بندی نکنید، یکی دیگر اولویت‌بندی‌اش می‌کند.

  • اصل­‌گرایی چگونگی انجام کارهای بیشتر نیست؛ بلکه به معنای انجام کارهای درست است. اصل­‌گرایی به معنای انجام کارهای کمتر فقط محض کمتر بودنشان هم نیست. بدین معناست که برای فعالیت در بالاترین سطح اثربخشی‌مان تا می‌توانیم فقط با انجام کارهای ضروری عاقلانه زمان و انرژی‌مان را سرمایه‌گذاری کنیم.

  • راه و رسم اصل‌­گرایی یعنی با نقشه‌ی قبلی زندگی کنیم، نه از روی غفلت. اصل­‌گرا، به‌جای انتخاب‌های منفعلانه، آگاهانه چند کار حیاتی را در میان انبوه کارهای بی‌اهمیت انتخاب می‌کند و کارهای غیرضروری را کنار می‌گذارد. بعد موانع را برمی‌دارد تا کارهای ضروری مسیر واضح و همواری داشته باشند. به‌عبارت‌دیگر، اصل­‌گرایی یعنی رویکردی منضبط و نظام‌مند در تعیین کارهایی که بیش‌ترین اثربخشی را در آن‌ها داریم و سپس اجرای تقریباً بی‌دردسر آن کارها.

  • اصل­‌گرایان تا می‌توانند برای بررسی، شنیدن، بحث کردن، سؤال کردن و تفکر وقت می‌گذارند. ولی بررسی‌شان به‌خودی‌خود هدف نیست. هدف این بررسی تشخیص معدود چیزهای حیاتی از میان انبوه چیزهای کم‌اهمیت است.

  • به این دلیل است که اصل‌­گرا برای بررسی تمام گزینه‌هایش وقت صرف می‌کند. این تلاش اضافه معقول است؛ زیرا برخی چیزها آن‌قدر مهم‌اند که ده برابر آن تلاش را جبران می‌کنند. به‌عبارت‌دیگر، اصل­‌گرا کار تشخیصی بیشتری انجام می‌دهد تا کمتر کار کند.

  • ریشه‌ی لاتین کلمه‌ی تصمیم ازنظر لغوی یعنی «بریدن» یا «کشتن». می‌توانید این ریشه لاتین را در کلمات انگلیسی مانند قیچی، خودکشی یا برادرکشی ببینید. ازآنجاکه داشتن گزینه‌های کمتر درنهایت باعث می‌شود تصمیم‌گیری برای مغز و چشم راحت‌تر شود»، باید انضباط را به کار بگیریم تا از شر گزینه‌هایی خلاص شویم که شاید خوب یا حتی واقعاً خوب باشند، ولی این کار محدودمان می‌کند. بله، اینکه تصمیم بگیریم چیز خوبی را حذف کنیم شاید دردناک باشد. ولی درنهایت، هر حذفی شادی به دنبال دارد؛ این شادی شاید بعدها نصیبمان شود و نه در همین لحظه.

  • اصل­‌گرایان قبول می‌کنند که نمی‌توانند همیشه محبوب همه باشند. بله، نه گفتن محترمانه، معقول و مؤدبانه شاید هزینه‌های اجتماعی کوتاه‌مدتی داشته باشد. ولی بخشی از زندگی اصل‌­گرایانه درک این موضوع است که در بلندمدت، احترام بسیار ارزشمندتر از محبوبیت است.

  • اصل‌گرایان از قدرت موازنه‌ها یعنی سبک و سنگین کردن دو گزینه‌ای که هر دو را می‌خواهیم اطلاع دارند. آن‌ها می‌دانند نمی‌توانند هر دو کار را انجام دهند. حقوق بیشتر یا تعطیلات طولانی‌تر می‌خواهید؟ می‌خواهید ایمیل بعدی را تمام کنید یا به موقع به جلسه برسید؟ می‌خواهید سریع‌تر انجام شود یا بهتر؟ بدیهی است که در مواجهه با انتخاب میان دو چیزی که می‌خواهیم، ترجیح می‌دهیم به هر دو بله بگوییم. ولی به همان اندازه که دوست داریم هر دو را داشته باشیم، داشتن هر دو واقعاً ممکن نیست.

معرفی کتاب اصل‌گرایی را می‌توانید اینجا ببینید.

مهم‌ها را بسنجید
ذهنیت مؤسس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید