اصول کلیدی موثر بر اثربخشی خلق و پیاده سازی استراتژی: ( بخش اول)

اصول کلیدی موثر بر اثربخشی خلق و پیاده سازی استراتژی ۲

استراتژی یک سازمان ابزاری جهت دستیابی به اهداف بلند مدت سازمان و خلق مزیت های رقابتی برای آن می‌باشد. شناخت محیط کسب و کار برای تعیین وضعیت سازمان، شروع کسب و کار جدید یا رونق بخشیدن به فعالیت های آن امری ضروری است.

استراتژی چیست؟

استراتژی مجموعه‌ای یکپارچه از انتخاب‌ هایی‌ است که به طور منحصر به‌ فرد جایگاه شرکت را در صنعت مشخص می‌سازد و شرکت از این طریق به خلق مزیت پایدار و ارائه ارزش برتر نسبت به رقبایش می‌پردازد.

اصول اثربخشی استراتژی

اصول اثربخشی استراتژی

۱) استراتژی هنر است نه تکنیک:

استراتژی هنر متفاوت دیدن است، هنر فهم شرایط و کشف فرصتها و خلق راهکارهای استفاده از آن فرصتها است. دیدن به شیوه ای نو و متفاوت از دیگران جوهره اصلی خلق استراتژی اثربخش است.

۲) جوهره اصلی استراتژی تفکر استراتژیک است:

تفکر استراتژیک آن نوع از اندیشیدن است که حاصل آن فهم فرصتها و خلق راهکارهای استفاده از این فرصتها است چنین قابلیتی مجهز به نگاهی هدفدار، پاسخگو و انتخاب گر است. تفکر استراتژیک مهارت معماری استراتژی است و آمیزه ای از فرآیندهای به کارگیری بصیرت و نوآوری است تفکر استراتژیک شیوه ای از اندیشیدن و یا سازمان است.

۳) استراتژی در حقیقت ایجاد مزیت رقابتی است:

جریمه شرکت هایی که موضوع تمایز را درسازمان خود مدیریت نمی کنند باختن بازی به رقبایی است که در این کار بسیار مهم غفلت روا نمی دارند. چه بسیارند شرکت هایی که این جریمه سنگین را پرداخته اند و یا می پردازند بدون آن که از خطای خود با خبر باشند. سازمان هایی که در طول زمان با یکدیگر رقابت می کنند باید با ایجاد یک امتیاز منحصر به فرد، خود را نسبت به دیگران متمایز سازند.

۴) استراتژی بر دو پایه استوار است؛ فرصت و هدف:

بسیارند سازمان هایی که استراتژی های خود را بدون توجه به فرصت ها تدوین می کنند. در واقع بر سر گوری فاتحه می خوانند که مرده ندارد. این شرکت ها بدون توجه به قابلیت های رقابتی، به قابلیت های تولید متمرکز شده اند. در حالی که در بازار برای تولید به کسی پرداخت نمی کنند بلکه به خاطر ارزش بیشتری که محصول شما نسبت به رقبا دارد مورد توجه و برتری قرار می گیرید. این قاعده ی بدون استثنای بازی است. هدف و نشانه گیر هر استراتژی یک فرصت و یا تهدید است. استراتژی، کشف و به فعلیت رساندن منافع نهفته در فرصت و یا مصون نگاه داشتن سازمان از یک تهدید است. استراتژی می باید توان شرح فرصت و منافع نهفته در آن را داشته باشد و بیانگر چگونگی تحقق این منافع برای سازمان باشد.

۵) استراتژی خریدنی نیست بلکه حاصل تراوشات ذهنی مدیران سازمان است:

استراتژیست ها در دو بستر عینی و ذهنی در پی خلق استراتژی هستند. بستر عینی استراتژی شرایط محیطی و سازمان و بستر ذهنی آن، ذهنیت استراتژیست است. بر این اساس استراتژی نمی تواند با ذهنیت مدیران کلیدی سازمان یعنی آنهایی که نقش اساسی در پیاده سازی استراتژی به عهده دارند در تضاد و تقابل باشد و صرفاً از مسیر فرآیندی که اطلاعات را تجزیه و تحلیل می کند، استخراج شود.

استراتژی حاصل تعامل انسان استراتژیست با بیرون از خود یعنی شرایط است. استراتژیست در دو بستر عینی و ذهنی در پی خلق استراتژی است. بستر عینی استراتژی شرایط محیطی و سازمان و بستر ذهنی آن، ذهنیت استراتژیست است. بر این اساس استراتژی نمی تواند با ذهنیت مدیران کلیدی در سازمان در تقابل باشد بلکه باید از ذهن مدیران نشات گرفته باشد و سازمان را به سمت سویی ببرد که مدیران برای سازمان خیال پردازی کرده اند.استراتژی یک باور است و نه یک کتابچه.

اصول کلیدی موثر بر اثربخشی خلق و پیاده سازی استراتژی: (بخش دوم)

گرفته شده از کتاب: ۱۰ اصل اثربخشی استراتژی

نویسنده: دکتر غلامرضا کیانی

ناشر: مدیریت فردا

,
اصول کلیدی موثر بر اثربخشی خلق و پیاده سازی استراتژی: (بخش دوم)
تفاوت پیاده سازی استراتژی با اجرای استراتژی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید