سال ۱۳۹۷ سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده است؛ درواقع حمایت از کالای ایرانی جهتگیری استراتژیک کلان کشور برای سال پیش رو است.
این استراتژی با استراتژی چند سال گذشته کشور پیوستگی دارد و در امتداد آنها قرار دارد. به سخن بهتر، میتوان گفت در این سالها زنجیرهای از تصمیمات استراتژیک منسجم در زمینه تدوین استراتژی کشور اخذشده است.
بااینحال، این انسجام در تدوین استراتژی در همین سطح کلان باقی مانده است. در حقیقت، استراتژیها و سیاستهای سطوح پایینتر تناسب چندانی با آن نداشتهاند. بهعبارتدیگر، استراتژی بهخوبی اجرا نشده است و ساختارها، برنامهها، پروژهها، شاخصها و … در این راستا نیستند.
وقتی استراتژی یا سیاستی بهخوبی اجرایی نمیشود، میتوان ریشه آن را پیش و بیش از همه در خود استراتژی، پیشفرضهای آن، شیوه و فرآیند تدوین آن و در ابزارها و سازوکارهای صورتبندی آن جستجو کرد.
موانع اجرای موفق استراتژی
۱) امکان دارد گروهها و افراد اجراکننده استراتژی در تدوین آن نقش نداشتهاند و بهتبع آن تعهد، پذیرش و انگیزه کافی برای اجرای آن ندارند. و از طرف دیگر، تدوینکنندگان خود را مسئول اجرا ندانند و خود را تا همینجا پاسخگو بدانند و در مقام منتقد وضع موجود سخن بگویند.
۲) ممکن است سیاست موردنظر با قابلیتها و توانمندیهای کشور همخوانی نداشته باشد. آیا ما قابلیتها و توانمندیهای بنیادین و پایداری برای تحقق ارزش خودکفایی و مشتقات آن داریم؟
۳) همچنین ممکن است این سیاست، چالشها و گشایشهای محیطی را بهخوبی ارزیابی نکرده باشد. آیا روندهای تکنولوژیک، زیستمحیطی و رقابتی اجازه میدهند ما در فضایی باثبات و مرزبندی شده فعالیت کنیم؟
۴) ممکن است که همت و شفافیت کافی از سوی سیاستگذاران برای انتقال این سیاستها جهت همراه کردن ارکان جامعه در اجرایی کردن آنها وجود نداشته باشد. درواقع، مراوده و گفتوشنود مؤثر، محترمانه و مبتنی بر اعتماد متقابل بین سیاستگذاران و دیگر ارکان جامعه وجود نداشته باشد.
۵) بهعلاوه چشمانداز و اهداف مشخص و صریحی برای دنبال کردن این استراتژی تدویننشده باشند. البته احتمالاً اهداف وجود داشته باشند اما ممکن است مجریان استراتژی که کلیه اعضای جامعه را شامل میشوند در مورد این اهداف دچار تردید و ابهام باشند و آنها را نپذیرفته باشند.
و …
ادامه در مقاله حمایت از کالای ایرانی (۲)
🖊 به قلم شهرام خلیل نژاد
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی