سطح اول از شناخت استراتژی – سطح استراتژیشناسی
تئوریها و مکاتبی که برای استراتژی، وجودی مشاهدهپذیر- ملموس و مستقل از بازیگران و مطالعه کنندگان آن قائلاند، در قطب “عینی” و آنهایی که برای این مقولات، قائل به وجودی مستقل نیستند و آنها را وجودی غیرمادی، در حوزه ایده و ذهن مطالعهکنندگان و بازیگران و منوط به تصورکنندگانِ آنها میدانند؛ در قطب “ذهنی” مقیاس قرار میگیرند.
در مورد این مقیاس نیز باید متذکر شد که مراتب و درجاتی بین دو قطب نهایی آن قابلتصور است و اصولاً کمتر میتوان تئوری پردازانی را پیدا کرد که کلیه پدیدهها و متغیرهای استراتژی و سازمان را بهطور مطلق، عینی و یا ذهنی بدانند بلکه اغلب ترکیبی از دو دیدگاه را به کار میبرند.
پیوستارهای متعددی در مقولات مختلف توسط تئوریپردازان ایجاد شده که هرچند عناوین متفاوتی دارند، در عمل با مقیاس فوق که درواقع مفروضات تئوریپردازان پیرامون ماهیت علوم اجتماعی و واقعیت اجتماعی را ارزشگذاری میکنند، سازگاری و همبستگی نشان میدهند. هر یک از این مقیاسها درواقع مشخصههایی از مقیاس عینی ذهنی را ارائه میکنند.
بعضی از این مقیاسها عبارتاند از:
-
ماهیت انسان: مقیاس جبری – اختیاری
-
هستیشناسی: ایدهآلگرا – واقعگرا
-
ماهیت واقعیت: تعینی(قطعی) – تفسیری
-
معرفتشناسی: اثباتگرا – ضداثباتگرا
-
روششناسی (محاسباتی- اندیشهنگاری/ تحلیلی- اکتشافی/ کمی- کیفی)
-
ماهیت دانش: مطلقگرایی- نسبیگرایی
یکی از روشهای تعریف هر موضوع، از باب پیشفرضهای فلسفی آن و یا تعریف به جایگاه است. مطابق تصویر، میتوان بعد ذهنی/ عینی را بر اساس تعریف به جایگاه، بیشتر توضیح داد.
عضو هیئتعلمی سازمان مدیریت صنعتی
مدیر گروه استراتژی مدرسه کسبوکار ماهان