وبسایت ایران استراتژیست در مقاله دوم از مجموعه مقالات نقش هوش مصنوعی در کسب و کار پساکرونا، ابعاد مختلف تاثیر هوش مصنوعی بر پیشرفت کسبوکارها را مورد بحث قرار داد. در مقاله حاضر که باز هم از وبسایت گروه مشاوران بوستون اقتباس شده است به اهمیت هوش مصنوعی در هسته مدلهای کسب و کار و اصول این کار میپردازیم:
بحران فعلی و پیامدهای ناشی از آن باید شرکتها را ترغیب کند تا مدل های کسب و کار خود را با واقعیت جدید تنظیم کنند (هوش مصنوعی در هسته مدلهای کسب و کار).
چنین تحولی مستلزم آن است که هوش مصنوعی بهعنوان یک الگوی اصلی در مدل کسبوکار در نظر گرفته شود که یک شرکت را متمایز میکند و چگونگی ایجاد ارزش و همچنین مدل عملیاتی آن (سیستمها، فرایندها و قابلیتهای ارائهدهنده ارزش) را تعریف میکند.
شرکتها همچنین به پشتیبانی مناسب زیرساختهای فناوری اطلاعات احتیاج دارند. آنها باید از پلتفرمهای برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) به سمت مراکز مدیریت دادهها حرکت کنند و دادهها را در سراسر سازمان تهیه کنند. موفقیت در این انتقال نیاز به تمرکز جدی بر مدیریت تغییر دارد. با توجه به تحقیقات مشترک BCG و MIT، باید حدود ۱۰٪ از سرمایهگذاری هوش مصنوعی را به الگوریتمها، ۲۰٪ به فناوری و ۷۰٪ به تغییر فرآیندهای کسبوکار اختصاص یابد.
پنج اصل برای ساختن یک شرکت هوش مصنوعی انسانی
یک مدل عملیاتی موفق مبتنی بر هوش مصنوعی نیاز به ادغام قضاوت و تجربه انسان در هسته خود دارد. در اینجا پنج اصل راهنمایی برای ساختن یک مدل عملیاتی «انسان بهعلاوه هوش مصنوعی» آورده شده است:
-
با ایجاد یک پروژه مشخص برای تغییر، حمایت رهبری را به دست آورید.
تعهد رهبری، یک عامل کلیدی برای موفقیت در تحولات است. یکی از راههای مؤثر برای متقاعد کردن مدیرعامل یا هیئتمدیره برای حمایت از هوش مصنوعی، نشان دادن میزان موفقیت شرکت از استفاده از هوش مصنوعی در مقایسه با رقبای خود است.
-
سازمان را با هوش مصنوعی در هسته آن مجدداً تصور کنید.
هنگامیکه حمایت رهبری را به دست آوردید، باید بپرسید چگونه یک شرکت جدید مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند همان ارزش و یا ارزش بیشتر را برای مشتریان خود فراهم کند؟ پاسخ به این سؤال مستلزم تغییر فاصله از مبادله سنتی بین مقیاس و هزینههای حاشیهای است. همهچیز باید مبتنی بر انسان بهعلاوه هوش مصنوعی باشد تا زمانی که هوش مصنوعی به آن ارزش دهد. همانطور که مینگ زنگ، مدیر استراتژی علیبابا، گفته است:
«شرکت شما باید قادر باشد تا حد امکان تصمیمگیریهای عملیاتی را توسط دادههای زنده اتخاذ کند.»
-
تبدیل به یک شرکت هوش مصنوعی انسانی.
حتی با قرار گرفتن هوش مصنوعی در هسته کسبوکار، پرهیز از « صفر بودن فکر انسان » بسیار مهم است. درواقع، نقش انسان باید افزایش یابد تا اطمینان حاصل شود که هیچ منطقهای وجود ندارد که هوش مصنوعی در آن بدون کنترل باشد. حتی مستقلترین الگوریتمها و برنامههای کاربردی به انسان نیاز دارند تا درک و تخصص متنی را که بهطورمعمول از هوش مصنوعی برخوردار نیست، ارائه دهد و از قضاوت و تعصب بد محافظت کند.
بهعنوانمثال، در طول بحران کووید-۱۹، ترافیک وبسایت یک فروشگاه مواد غذایی آنلاین انگلیس چهار برابر شد. نرمافزار امنیت سایبری مبتنی بر هوش مصنوعی این شرکت، این ترافیک بالا را بهعنوان حمله سرویس تعبیر کرد و از معاملات جدید جلوگیری کرد. کارکنان شرکت در تلاش بودند تا آن اشتباه را اصلاح کنند.
هوش مصنوعی باید توسط ابتکار و تفسیر انسان تقویت شود. شرکتها باید افراد خود را بر روی کارهایی که بیشترین ارزش را دارند، تمرکز کنند. ازجمله:
-
طراحی الگوریتمها
-
تغییر شکل فرآیندها برای پیادهسازی انسان به همراه هوش مصنوعی
-
نظارت استراتژیک بر ورودیها و خروجیهای هوش مصنوعی
-
مشارکت در تصمیمگیریهای جامع
برای مثال چگونگی همکاری انسان با هوش مصنوعی برای پیشبینی در صنعت مد آورده شده است. در این صنعت هوش مصنوعی میتواند خطاهای پیشبینی را ۲۵٪ کاهش دهد، اما همه روندهای مد را نمیتوان با استخراج دادههای تاریخی شناسایی کرد. درنتیجه، ترکیب هوش مصنوعی با تخصص انسانی میتواند ۵۰٪ خطاهای پیشبینی را کاهش دهد.
-
فرآیندهای قدیمی را محدود کنید یا کنار بگذارید.
هنگام آمادهسازی شرکت برای هوش مصنوعی، طراحی مجدد فرایندهای قدیمی، فناوری و ساختارهای سازمانی از بالا به پایین مهم است. تلاش برای تقویت جریانهای موجود و پلتفرمهای قدیمی برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) برای متصل کردن با هوش مصنوعی اشتباه است. تحقق پتانسیل هوش مصنوعی مستلزم استفاده مداوم و در سطح شرکت است. اگرچه طراحی مجدد ساختارهای سازمانی از بالا به پایین باعث از بین رفتن لایههای غیرضروری میشود، اما این به معنی حذف همهچیز نیست. برخی از برنامهها و زیرساختهایی که دارای رابطهای قوی هستند و قادر به اتصال با زیرساختهای داده مرکزی هستند، میتوانند حفظ شوند؛ اما این ویژگیها باید بعد از طراحی مجدد ارزیابی شوند و تمایل به حفظ آنها نمیتواند اجازه تأثیرگذاری در تحول را داشته باشد.
-
اکنون کارکنان را برای تغییر آماده کنید.
سیستمهای هوش مصنوعی نیاز به یک طرز فکر متفاوت و قابلیتهای جدید دارند. آمادهسازی کارمندان برای تغییر بسیار مهم است. عدم وجود رهبری و پشتیبانی سازمانی میتواند باعث شود تا کاربران از شرکت بروند و از پذیرش مسئولیت خودداری کنند. شرکتها باید فرصتهای یادگیری در محل کار را برای تسلط بر مهارتهای جدید فراهم کنند. آنها باید درک کنند که هوش مصنوعی چهکاری میتواند و چهکاری نمیتواند انجام دهد تا بتوانند با فناوری جدید کار کنند.