ایگور انسف (آنسوف) در سال ۱۹۱۸ در شهر ولادی وستک روسیه متولد شد. او به همراه خانواده اش در سال ۱۹۳۶ به ایالات متحده مهاجرت کرد. ابتدا تحصیلات آکادمیک او بر ریاضیات متمرکز بود. وی لیسانس خود را از مدرسه عالی استایوسانت شهر نیویورک در رشته مهندسی مکانیک و فوق لیسانس خود را در رشته مکانیک مواد جامد از موسسه فناوری استیونز اخذ نمود.
او توانست دکترای ریاضی کاربردی با گرایش کشسانی و شکل پذیری جزئی در ارتعاش خود را از دانشگاه براون اخذ کند. پس از پایان یافتن تحصیلات به کالیفرنیا رفته و عنوان استاد ممتاز دانشگاه بینالمللی آلیانت را به دست آورد و به مدت ۱۷ سال در آن دانشگاه ضمن تدریس به تحقیق و پژوهش در زمینه مدیریت استراتژیک می پرداخت .آنسوف در جنگ جهانی دوم نیز به عنوان عضو رزرو در ارتش آمریکا خدمت نمود. همچنین رابط نیروی دریایی روسیه بوده و به عنوان استاد فیزیک نیز در ارتش آمریکا خدمت می نمود.
ایگور انسف
در سال ۱۹۵۳ ، آنسوف به عنوان استاد رشته مدیریت صنعتی انستیتو فناوری کمبریج در پیتسبورگ منصوب شد. او، هم در ایالات متحده و هم در اروپا، سمتهای دانشگاهی مختلفی را تجربه کرده است. آنسوف در سال ۱۹۵۰ به شرکت راند پیوست و در سال ۱۹۵۹ سپس به شرکت هواپیمایی لاکهید رفت. او در آنجا به سمت نایب رییس بخش طرح و برنامه و نایب رییس و همچنین مدیر بخش فناوریهای صنعتی منصوب شد.
ایگور انسف ، اگرچه پس از آن نیز به عنوان مشاور فعال بود اما در سال ۲۰۰۰ و با اخذ مدرک معتبر استاد ممتاز از دانشگاه بینالمللی ایالات متحده آمریکا بازنشسته شد.
دکتر ایگور آنسوف به عنوان پدر مدیریت استراتژیک در دنیا شناخته شده است. او نخبه برجسته استراتژی است و نخستین کتاب آنسوف با عنوان «استراتژی سازمان» در سال ۱۹۶۵ منتشر شد. او بیش از ۱۵۰ مقاله منحصر به فرد منتشر کرده است.
وی در سال ۲۰۰۲ دار فانی را در شهر سندیگو آمریکا وداع گفت.
ایگور انسف (آنسوف) با ۳ تئوری در جهان شناخته شده است:
نخست تئوری «مفهوم آشفتگی های پیرامونی»، دومی «پارادایمهای مدیریت استراتژیک» که عنوان پایان نامه دکتری وی بوده و سوم «اهمیت زمان در مدیریت استراتژیک».
ماتریس انسوف
مدیران و دانشجویان آنسوف را با ماتریس محصول – بازار که به ماتریس رشد نیز معروف است میشناسند. ایشان به صدها شرکت چند ملیتی و بزرگ در سراسر دنیا در زمینه مدیریت استراتژیک مشاوره می دادند. از جمله: فیلیپس، جنرال الکتریک ، آی بی ام، استرلینگ ، خلیج فارس. در سال ۱۹۸۱ جایزه بینالمللی ایگور آنسوف (که به عنوان پیشگام و پدر مدیریت استراتژیک در جهان شناخته می شود) در هلند به پاس خدمات ایشان در زمینه تحقیقات مدیریت استراتژیک ایجاد گردیده است. همچنین انجمن مدیریت استراتژیک ژاپن جایزه سالانه ای را با نام ایشان برقرار نموده است.
تا پیش از انتشار کتاب استراتژی سازمانی آنسوف، شرکتها در مورد نحوه برنامهریزی یا تصمیم گیری درباره آینده، راهنماییهای بسیار محدودی در اختیار داشتن. روشهای قدیمی برنامهریزی بر سیستمهای افزایش بودجه مبتنی بودند که از آنها برای هزینه کرد بودجه سالانه و برآورد آن در سالهای آتی استفاده می شد. ماهیت این سیستم به گونه ای بود که به موضوعات استراتژیک توجه کمی داشت یا اصلاً توجهی نمیکرد. اما امکان نداشت با ظهور رقابتهای بیشتر، منافع بیشتر از طریق اکتسابها، ادغامها، متنوع سازی و بروز ناهنجاریهای بیشتر در محیط کسب و کار، دیگر موضوعات استراتژیک را نادیده گرفت .
Igor Ansoff
آنسوف احساس میکرد که در تدوین استراتژی الزامی است تا چالشهای محیطی آتی پیش روی یک سازمان را به شکلی جامع پیش بینی کرد و طرحهای مناسب استراتژیک را برای پاسخ دادن به این چالشها تدوین نمود .
اگرچه اغلب استراتژی پردازان به کار آنسوف مراجعه مینمایند اما کار او به اندازد دیگر تئوری پردازان شناخته شده نیست. پیچیدگی کار آنسوف و اتکای او به اصول آنالیز و برنامه ریزی از جمله عللی هستند که باعث میشوند عقاید آنسوف در میان متفکران علم مدیریت چندان رایج نباشند. در همان زمان، نظریه پردازان دیگری هم بر روی موضوعات مورد بررسی آنسوف کار میکردند.
در دهه ۱۹۶۰، ایده آنسوف در مورد صلاحیت و توانمندیهای مدیریت، منحصر به او نبود و این در حالی است که به نظر میرسد ماتریسهای آنسوف قبل از او نیز مطرح شده بودند. این همان کاری بود که بسیاری از نظریه پردازان در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ و تحت شرایطی مبهم و پرآشوب که مشابه شرایط تئوری عدم ثبات آنسوف بود، انجام دادند. البته ارزیابی و مقایسۀ کار آنها با یکدیگر، کار بسیار دشواری است .
مناظره انسف و مینتزبرگ
مناظرۀ میان آنسوف و هنری مینتزبرگ در مورد دیدگاههای متفاوت آنها درباره استراتژی، سالها در مطبوعات به ویژه هاروارد بیزینس ریویو منتشر میشد. مینتزبرگ که ایدۀ برگرفته شدن استراتژی از برنامه ریزی و تأیید آن با روشهای تحلیلی را قبول نداشت، مرتباً از آنسوف انتقاد میکرد .این انتقاد مبتنی بر آن بود که اتکای آنسوف به برنامهریزی بر سه اصل اشتباه استوار است:
- رخدادها را میتوان پیش بینی کرد؛
- تفکر استراتژیک را میتوان از مدیریت اجرایی (عملیاتی) جدا کرد؛
- اطلاعات، تجزیه و تحلیلها و شیوه های دقیق می توانند استراتژیهایی دقیق به دنبال داشته باشند.
ایگور انسف (آنسوف) یکی ار نخستین نویسندگانی بود که دربارۀ موضوع استراتژی به عنوان یکی از رشته های مدیریت مطالعه و تحقیق کرد و مبنایی قوی را برای نویسندگان بعدی از جمله مایکل پورتر، گری هامل، و پرهالاد فراهم آورد.
۱. ترویج مدیریت راهبردی
۲. استقرار مدیریت استراتژیک
۳. استراتژی شرکتی