چارچوب ظرفیت چشم انداز

چارچوب ظرفیت چشم انداز

ویژگی­‌ها

نویسنده دی یانگ
کشور هلند
تاریخ ۲۰۱۵
نوع مدل
نقش مشاور، عامل تغییر و مدیر
فعالیت تحلیل، طراحی و بازتابی
موضوع مدیریت استراتژیک، نوآوری و ریسک، رهبری و مدیریت
سطح تحلیل فردی
دیدگاه یادگیری
وضعیت نهایی

در سال ۲۰۱۵، دی یانگ، استراتژیست رفتاری و مربی مشهور جهانی، چارچوب ظرفیت چشم انداز را بر اساس تحقیقات ۸ ساله در زمینه رهبری و شکل­‌گیری چشم‌انداز منتشر کرد.

از رهبران ارشد انتظار می‌­رود که آینده را پیش‌­بینی کنند و جهت، معنا و مفهومی را به مشتریان، کارمندان، تأمین‌­کنندگان و سایر ذینفعان سازمان ارائه دهند. چشم‌اندازهای قانع­‌کننده و قدرتمند مسیر روبه جلو را نشان می‌­دهند، تخیل را در پیش می­‌گیرند­، وضع موجود را به چالش می­‌کشند، پارادایم‌­های موجود را می‌شکنند و با انرژی پشتیبانی می­‌کنند.

این چارچوب نشان می­‌دهد که چگونه رهبران می‌­توانند ظرفیت چشم انداز خود را توسعه دهند که شامل دو بعد مستقل است:

  1. توانایی برای دیدن چیزهای اولیه

اولین علائم تغییر معمولاً به صورت اختلال تصادفی یا سیگنال‌­های هشداردهنده ضعیف مشخص می­‌شوند و اغلب در حاشیه توجه فردی قرار دارد. برای افزایش ظرفیت چشم‌انداز، رشد توانایی توجه به این سیگنال‌­ها و به رسمیت شناختن تأثیر بالقوه آن­ها ضروری است.

  1. قابلیت اتصال نقاط مختلف

 ایجاد یک درک منسجم از آینده با کار سازنده و هوشمندانه بر روی پیچیدگی آینده چندوجهی و چندبعدی صورت می­‌گیرد. این درک به یک داستان درباره «تصویر بزرگ‌تر» تبدیل می‌شود.

بنابراین، بُعد اول در مورد تشخیص علائم کم‌سو و بُعد دوم در مورد یک نگرش چندوجهی است. این دو بُعد منجر به چهار الگوی مختلف از رهبران نظری می‌­شود:

  • دنباله­‌رو

نه در درک اولیه خوب است و نه در ایجاد و ابلاغ یک داستان منسجم از بینش‌­های مختلف درباره احتمالات آینده مهارت دارد. چشم­‌انداز یا وجود ندارد یا به صورت ضعیف توسعه‌یافته و بدون شکل یا فاقد انسجام است.

دنبال­‌کننده ممکن است یک مدیر عالی و یا متخصص حرفه­‌ای باشد، اما به طور کلی فاقد الهام و همچنین توانایی به پیش راندن نوآوری­، تحریک کردن ایده­‌های جدید دست‌یابی به موفقیت و یا کمک به دیگران برای غلبه بر موانع ذهنی برای فراتر رفتن از واقعیت فعلی است.

  • روندشناس

دارای توانایی زیاد برای دیدن چیزهای اولیه، مطابق با ایده­‌های نوظهور، و مایل به پذیرش واقعیت­‌های در حال تغییر است. آن‌ها الهام بخش هستند و داستان سرایان قانع‌کننده‌­ای برای موفقیت‌­های کسب‌و‌کار هستند، اما در تبدیل بینش­‌های اولیه به یک داستان منسجم که توجیهی برای پیگیری استراتژی فعال باشد، ضعف دارند. آن‌ها در یافتن تعادل مناسب بین اختلافات اساسی ممکن و واقعیت فعلی، حداقل در مورد ­آینده­ قابل پیش‌بینی، مشکل دارند.

  • تاریخ‌­شناس

یک تفکر قوی برای سازگاری و منطق دارد و به همین دلیل کمتر به ناپیوستگی­ ها یا منابع دیگری که تصویر منسجم را شکسته­‌اند تمایل دارد. تمرکز آن‌ها بر برقراری ارتباط با واقعیت فعلی به وسیله­‌ی ادغام رویدادهای گذشته در یک چشم‌­انداز سازگار منطقی است. آنها در اتصال نقاط و بافتن یک داستان معقول مهارت دارند. این الگو تمایل به استناد به الگوها، حقایق و ارقام دارد و از روش‌های واقعیت فعلی که منسجم هستند، هیجان‌زده می‌شود، اما تمرکز آن‌ها بر گذشته واقعی بیشتر از آینده تخیلی و نامشخص است. تاریخ‌شناس در تشخیص منشاء علائم اولیه و اینکه چگونه این‌ها می‌توانند به صورت بالقوه تغییردهنده بازی شوند، ضعیف است.

  • الهام‌بخش

هر دو توانایی را ترکیب می‌­کند: دیدن اولین نشانه‌­های تغییر در افق، و ادغام آن در چشم‌­انداز بزرگتر. الهام‌بخش در برابر هر روند زودگذر، خوش‌بینانه نمی‌جهد و خطرات متمایل به جهش را نداشته، همچنین منفی‌بافی و واقعیت‌گرایی بیش از حد یک تاریخ‌شناس را ندارد. الهام‌بخش با توجهی آینده‌محور، نیاز برای یک آینده فوری را با آگاهی از خطرات ذاتی بیش از حد خوش‌بین یا بدبین شدن، متعادل می‌سازد.

از سه مسیر می‌توان این دو توانایی را تبیین و تقویت کرد:

  1. ارتباط در مقابل پیامد

توانایی دیدن تغییر اولیه بستگی به قضاوت سیگنال های ضعیف با توجه به رابطه آن­ها دارد. تلاش ویژه­ای برای شناسایی وقایعی که در علائم اولیه در تغییرات گذشته بودند مورد نیاز است. با این وجود توانایی اتصال نقاط، بر پیامدهای تغییر واقعیت متمرکز است. این توانایی، ایده­‌های حاصل از توانایی توجه به سیگنال­‌های اولیه را می‌­گیرد، این سیگنال­‌ها را می­‌سنجد و آن­ها را با سایر عوامل مهم مانند محدودیت­‌های نقاط قوت اصلی سازمان ادغام می‌­کند و سیگنال­‌ها را از نظر منطقی سازگار می­‌کند.

  1. تمرکز روی جزئیات در مقابل تمرکز روی دیدگاه چندوجهی

توانایی دیدن چیزهای اولیه نیاز به توجه زیرکانه به جزئیات دارد، نیاز به فیلتر کردن سیگنال از اختلالات، تمرکز روی یک یا شاید چندین سیگنالی دارد که عموماً غیر قابل تشخیص است. با این وجود توانایی ایجاد یک داستان منسجم به یک دیدگاه چندوجهی نیاز دارد. یک نگاه کلی، از توجه به جزییاتی که می توانند پیامدهای تحولات مختلف را بفهمد و آنها را در یک داستان منطقی و قانع­‌کننده متصل کند، ممانعت می‌­کند.

  1. خطرپذیری در مقابل خطرگریزی

توانایی شناسایی تغییرات، نیاز به یک موضع گیری چالش‌برانگیز و ریسک‌­پذیر دارد. این مستلزم زیر سوال بردن واقعیت فعلی و نگاه به ورای قواعد متعارف است. از آنجا که به دنبال یک تصویر منسجم بزرگ‌تر مطلوب است، توانایی اتصال نقطه­‌ها محافظه‌کارتر و ریسک­‌پذیرتر است.

برگرفته شده از سایت www.provenmodels.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید