مایکل گیبرت در کتاب تدوین استراتژی در بحران: از تحلیل‌ها تا تخیل، ضمن تحلیل انتقادی مبانی مدیریت استراتژیک، به بحث در خصوص نقش تخیل در استراتژی‌سازی (تدوین استراتژی) پرداخته است. مساعدت اصلی کتاب، ایجاد یک چارچوب یکپارچه و اعتباربخشی تجربی آن جهت ساخت (تدوین) استراتژی به صورت تخیلی است.

گیبرت با طراحی چارچوبی به نام ماتریس استراتژی‌سازی سعی کرده است دو حوزه اصلی مدیریت استراتژیک، یعنی تحقیقات محتوا و فرایند استراتژی را یکپارچه کند. تحقیقات محتوای استراتژی از سه بخش اصلی، یعنی رویکرد سازمان صنعتی، رویکرد منبع محور و رویکرد قابلیت‌های پویا تشکیل شده است. گیبرت، این سه رویکرد را به ترتیب تحت عناوین تخیل توصیفی (descriptive)، خلاق (creative) و چالش زا (challenging)، در نظر گرفته است.

تحقیقات فرآیندی بسیار متنوع و پراکنده است. گیبرت، این تحقیقات را در سه مرحله تجسم‌سازی ذهنی (envisaging)، ادراک (concciving) و محقق‌سازی (realizing) استراتژی‌ها طبقه‌بندی کرده و معتقد است که استراتژی‌ها ابتدا تجسم‌سازی شده و بعد از ادراک، محقق‌سازی می‌شوند. گیبرت بعد از طراحی ماتریس که به عنوان چارچوب نظری تحقیق محسوب می‌شود، آن را در قالب مطالعه موردی در شرکت الکتروکورپ، تست کرده است. به عبارت دیگر، فاز تجربی مطالعه تلاش می‌کند تا گزاره‌های تشکیل دهنده چارچوب اولیه را با استفاده از شواهد موردکاوی، تست کند.

مایکل گیبرت، استاد بازاریابی در موسسه بازاریابی و ارتباطات در دانشگاه لوگانو (USI) است. زمینه‌های پژوهشی او شامل اثرات محدودیت‌ها بر نوآوری، رفتار مصرف‌کننده و روش‌های تحقیق است. پژوهش‌های گیبرت در نشریه شناخت‌شناسی، مجله مدیریت اروپا، مجله روان‌شناسی مصرف کننده، مجله مدیریت نوآوری محصولات، برنامه ریزی طولانی، مجله مدیریت Sloan Management، روش‌های تحقیق سازمانی، مجله مدیریت استراتژیک، و وال استریت ژورنال منتشر شده است. او به عنوان یک محقق، به مدیران در Siemens، Henkel، Infineon، Infinity، Louisenthal، Lufthansa و Mini کمک کرد تا بینش راهبرد خلاقانه را از طریق تفکر موضوعی، پرورش دهند.