سبک ها و نظریه های مدیریت در مسیر تحول خویش، سازمان ها، منابع انسانی و منابع مادی را دستخوش تغییرات و تحولات بسیار کرده اند. این تغییرات و تحولات سبب شده است که دیدگاه مدیران به استراتژی متنوع سازی شرکتی جلب شود.
مهم ترین اجزای متنوع سازی شرکتی، متنوع سازی تجاری و متنوع سازی جغرافیایی می باشد که یکی از شیوه های مدیریت استراتژیک است. مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را می دهد که به شیوه ای خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکنند.
استراتژی متنوع سازی یک روش مدیریت ریسک است که انواع مختلفی از سرمایه گذاری ها را در یک پرتفوی ترکیب میکند. منطق پشت این روش بیان میکند که مجموعهای از انواع مختلف سرمایه گذاری ها، به صورت معمول، سود بالاتری تولید خواهد کرد و ریسک کمتری از هر سرمایه گذاری در یک پرتفوی به همراه خواهد داشت.
متنوع سازی و عملکرد
از آنجا که بیشتر شرکت های بزرگ دنیا، امروزه دست به متنوع سازی زدهاند، و با توجه به این که گاهی اوقات متنوع سازی ممکن است در منافع شخصی خود مدیریت باشد، بسیاری از دانشمندان و سیاستگذاران سعی میکنند تا اثبات کنند که آیا شرکتهای متنوع واقعاً بهتر از شرکتهای دیگر عمل میکنند یا خیر.
تحقیقات مختلف درباره متنوع سازی، برخی مزایای عملکرد را نشان میدهند، مثلاً برخی شرکتهای دارای متنوع سازی همگون بهتر از شرکتهای تخصصی در یک زمینه و شرکتهای دارای متنوع سازی ناهمگون عمل میکنند.
به عبارت دیگر، رابطه متنوع سازی-عملکرد از یک الگوی یو(U) شکل معکوس ( مطابق تصویر پیوست شده) تبعیت میکند. این نشان میدهد که متنوع سازی تا حدی خوب است، اما نه زیاد.
البته، این نتایج درباره عملکرد بر اساس میانگینهای آماری است. برخی از استراتژیهای متنوعسازی همگون شکست میخورند، مثلاً ادغام عمودی خودروسازها، در حالی که برخی اختلاطیها موفق میشوند، مثلاً برکشایر هاثوی.
مطالعات عملکرد نشان میدهند که اگرچه به طور میانگین، متنوع سازی همگون نتایج بهتری از ناهمگون ارائه میدهد، اما هر استراتژی متنوعسازی مستلزم در نظر گرفتن نقاط قوت به خصوص آن میباشد.
متنوعسازی شرکتی
فرهنگ آکسفورد واژه تنوع (Diversification) را چنین تعریف می کند:
(در مورد بنگاه ها) یعنی گسترش یا تغییر طیف محصولات، حوزه فعالیت یا مانند آنها، به منظور کاهش وابستگی بنگاه به یک بازار خاص و مانند آن.
مفهوم متنوع سازی بستگی به تفسیر ذهنی از بازار جدید یا محصول جدید دارد که باید درک مشتریان به جای مدیران را از آن بازار یا محصول منعکس کند، در واقع محصولات منجر به ایجاد یا تحریک بازارهای جدید می شوند و بازارهای جدید نوآوری محصول را ارتقا می دهند.
در این مطلب استراتژی متنوع سازی تجاری و متنوع سازی جغرافیایی به عنوان دو معیار برای اندازه گیری متنوع سازی شرکتی در نظر گرفته می شوند.
متنوع سازی تجاری
در متنوع سازی تجاری شرکت از نظر فعالیت دارای تنوع بوده و در دو یا چند بخش مختلف از بازار فعالیت می کند و هر قسمت تجاری جزیی قابل تفکیک از واحد تجاری است که یک محصول یا خدمت یا گروهی از محصولات یا خدمات مرتبط را ارائه می کند و دارای مخاطره و بازده ای متفاوت از سایر قسمت های واحد تجاری است.
متنوع سازی جغرافیایی
در متنوع سازی جغرافیایی شرکت دارای شعب گوناگون بوده و در شهرها و کشورهای مختلف فعالیت می کنند. در واقع هر قسمت جغرافیایی جزیی قابل تفکیک از واحد تجاری است که به ارائه محصولات یا خدمات در منطقه جغرافیایی مشخصی مشتمل بر یک منطقه یا مناطق جغرافیایی دیگر اشتغال دارد و دارای مخاطره یا بازده ای متفاوت از اجزایی است که در سایر مناطق جغرافیایی فعالیت میکند.
منبع: مبانی استراتژی
نویسنده: جانسون و شولز و ویتینگتون