در تعریفی محدود، خرید فقط به انتخاب عرضه‌کنندگان، سفارش دادن و پیگیری آن جهت انجام و رفع نیازهای بلندمدت کسب و کار مربوط می‌شود. این برداشت اهمیت استراتژی خرید را از نظر دور می‌کند، اهمیتی که همیشه نادیده گرفته شده است.
مجموع خرید‌های یک شرکت اثر قابل توجهی بر وضعیت هزینه‌های آن دارد، بنابرابن خرید باید به عنوان یک منبع استراتژیک در نظر گرفته شود، نه فعالیت خنثی و وظیفه‌ای.
برای مثال، بزرگترین خرید شرکت خودروسازی کرایسلر از یک عرضه‌کننده چه بود؟! آهن یا قطعات خودرو؟! هیچ کدام!
بزرگترین خرید کرایسلر، بیمه درمانی از شرکت بلوکراس بود؛
محصولی که توسط یک مدیر کارگزینی نسبتا سطح پایین خریداری می‌شد. پس از پی بردن به این موضوع، کرایسلر سیاست جدیدی را درباره خرید بیمه درمانی اتخاذ کرد و در نتیجه هزینه شرکت به طور قابل ملاحضه‌ای کاهش یافت.
عناصر استراتژی خرید اثربخش
عناصر استراتژی خرید اثربخشدر تدوین یک استراتژی خرید اثربخش، عناصر زیر اهمیت دارند:
ارزیابی و انتخاب عرضه‌کنندگان از نظر کیفیت
قیمت
قابلیت اطمینان و زمان تحویل
مدت زمان قرارداد تامین
خرید متمرکز در برابر خرید غیرمتمرکز
رابطه با عرضه‌کنندگان (آیا به صورت رقابتی اداره می‌شوند یا تعاونی؟)
چارچوب متداول برای بررسی سیستماتیک موارد ذکر شده، زنجیره ارزش است که اهمیت استراتژیک خرید را به خوبی نشان می‌دهد.
منبع: هندبوک استراتژی؛
نوشته: مایکل هی و پیتر ویلیامسون؛
ترجمه: سهراب خلیلی شورینی و خشایار حکیمی نیاسری؛
نشر: یادواره کتاب
