در صنایعی که در آنها نیاز زیادی به سرمایه یا پژوهش یا تبلیغات وجود دارد، کارایی، نیاز به عملکرد در مقیاس بزرگ دارد. در این مطلب وبسایت ایران استراتژیست به بررسی اهمیت صرفهجویی ناشی از مقیاس برای خودروسازان ایرانی پرداخته شده است.
مشکل وارد شوندگان جدید این است که آنها دو انتخاب پیش رو دارند:
۱) وارد شدن در مقیاس کوچک و پذیرفتن هزینههای واحد بالا (تقریباً مثل خودروسازان ایرانی)
۲) یا وارد شدن در مقیاس بزرگ و قبول خطر ظرفیت بدون استفاده
صرفهجویی ناشی از مقیاس چیست؟
صرفهجویی ناشی از مقیاس (Economy of Scale) شامل کاهش هزینه هایی است که با افزایش تولید محصول (کالا یا خدمت) برای شرکت ها ایجاد می شود. به عبارت دیگر هزینههای ثابت (Fixed costs)، بر روی واحدهای بیشتری از تولید سرشکن میشود (رابطه معکوس بین هزینه ثابت تولید هر واحد و کمیت تولید).
اصطلاح صرفهجویی ناشی از مقیاس، یک مفهوم نسبی بوده و هنگامی که به زیاد و کم بودن آن در صنایع مختلف اشاره میکنیم درواقع آن را با صرفهجویی ناشی از مقیاس در صنعت دیگر مقایسه میکنیم.
این کاهش هزینه در صنایع مختلف، متفاوت است. در صنایعی مانند خودروسازی با افزایش ظرفیت تولید، میزان کاهش هزینه، بسیار زیاد خواهد بود.
انواع صرفهجویی ناشی از مقیاس
۱) صرفهجویی ناشی از مقیاس داخلی
صرفهجویی ناشی از مقیاس داخلی، مختص یک بنگاه است. به عنوان مثال، خرید حجم زیاد مواد اولیه توسط یک کارخانه باعث بالا رفتن قدرت چانه زنی آن میشود حجم بالای خرید، میتواند موجب کاهش قیمت، شرایط پرداخت بهتر برای خریدار و یا … شود.
۲) صرفهجویی ناشی از مقیاس خارجی
صرفهجویی ناشی از مقیاس خارجی شامل مواردی میشود که کل یک صنعت یا یک بخش اقتصادی از آن برخوردار است. بهعنوان مثال ، فرض کنید دولت میخواهد تولید فولاد را افزایش دهد. برای انجام این کار، دولت اعلام میکند به کلیه تولیدکنندگان فولاد که بیش از ۱۰،۰۰۰ کارگر اشتغال دارند ، ۲۰٪ معافیت مالیاتی داده میشود. بنابراین، بنگاههایی که کمتر از ۱۰،۰۰۰ کارگر دارند، میتوانند با اشتغال بیشتر کارگران، میانگین هزینه تولید خود را کاهش دهند.
اهمیت صرفهجویی ناشی از مقیاس
در کارخانههای اتومبیل، معمولاً اینطور حساب میشود که برای اینکه یک تولیدکننده با هزینه پایین باشیم، حداقل تولیدِ سه میلیون اتومبیل در سال، ضروری است. بر این اساس، خودروسازان ایرانی نیاز به تولید سالانه حدود ۳ میلیون دستگاه خودرو دارند تا بتوانند ازنظر هزینهای و قیمتی، رقابتی شوند. درواقع واردشوندگان جدید چند دهه اخیر، یا شرکتهایی تحت حمایت دولت (مثلاً پروتونِ مالزی و ماریوتیِ هند، و ایرانخودرو ایران) بودهاند؛ یا شرکتهایی بودهاند که تصور میکردند که هزینههای ورودی کم، ناکارآمدی مقیاس آنها را جبران میکند.
دلیل اصلی نداشتن صرفهجویی ناشی از مقیاس تولید، هزینههای توسعه محصول جدید (برای پژوهش در مورد محصول جدید و سرمایهگذاری برای تولید محصول جدید و تبلیغات آن محصول جدید) است، به همین دلیل، توسعه و راهاندازی یک مدل جدید اتومبیل، معمولاً بیش از ۵/۱ میلیارد دلار هزینه دارد. بهطور مشابه در جتهای مسافربری، ۲۰ میلیارد دلار موردنیاز برای توسعه محصول جدید سوپر جامبو A380 پیشنهادی ایرباس، به این معنی است که تولید و فروش حداقل ۸۰۰ هواپیما برای رسیدن به این میزان هزینه لازم است.
بنابر موارد ذکر شده، تولیدکنندگان ایرانی در صنعت خودرو برای رقابت با تولیدکنندگان جهانی باید بتوانند به تولید ۳ میلیون دستگاه برسند که این امر بعید به نظر میرسد. واگذاری خط تولید به تولیدکنندگان بزرگ جهانی و تولید با برندهای آنها میتواند راهکار مؤثری باشد.
دکتر اسماعیل حسن پور
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد