در این مقاله وبسایت ایران استراتژیست سعی دارد به ضرورت، مبنای فکری و پیشنهادات مرتبط با استراتژی در استارتاپها بپردازد.
پیش از هر چیز بد نیست تعریفی از استارتاپ داشته باشیم. گفته میشود:
استارتاپ شرکتی است تازه تأسیس، با محوریت فناوری(معمولا)،
در جستوجوی مدل کسبوکار پایدار و تکرارپذیر که در صنعتی نوپا فعالیت میکند.
ضرورت استراتژی در استارتاپها
طبق مطالعات، یکی از دلایل اصلی شکست استارتاپها، نداشتن استراتژی مشخص است. از طرف دیگر، جالب است که پژوهشها برخورداری استارتاپها از استراتژی را نیز از دلایل حیاتی موفقیت آنها میدانند.
با این حال، به دلایلی استارتاپها به سراغ تدوین و اجرای استراتژی نمیروند. برخی از این دلایل عبارتند از:
-
عدم آگاهی کافی از دانش استراتژی
-
عدم اطلاع از ضرورت، اهمیت و نقش استراتژی
-
نداشتن اعتماد به نفس کافی و توانمندی لازم برای پرداختن به استراتژی
-
نداشتن منابع(شامل زمان، نیروی انسانی و …) کافی جهت اختصاص به استراتژی
جایگاه استارتاپها در علم استراتژی
علم استراتژی شامل مکاتب مختلفی است. مبحث استراتژی در استارتاپها در مکتب کارآفرینی آن قرار میگیرند. در واقع، برای شفافسازی مفهوم استراتژی در استارتاپها باید به دنبال آن در مکتب کارآفرینی رفت و نه مکاتب دیگری چون برنامهریزی یا طراحی.
صاحبنظران پیرو مکتب کارآفرینی توصیههای ضمنی یا صریح زیر را برای شکلدهی به استراتژی در استارتاپها ارایه میکنند:
-
رهبر یا مدیر در شکلگیری استراتژی در استارتاپها نقشی کلیدی دارد. فرآیند تدوین استراتژی در استارتاپها یک فرآیند ذهنی و غیررسمی است که توسط رهبر شکل میگیرد و پرورش پیدا میکند.
-
در واقع استراتژی استارتاپ همان شهود، شم، تجربه، عقل، بینش و تشخیص رهبر است؛ استارتاپها پیش و بیش از استراتژی به رهبری استراتژیک نیاز دارند!
-
استارتاپها تدوین استراتژی خود را باید تا حد امکان با رسمیت کمی انجام دهند. یعنی آن را تبدیل به کاغذبازی (بوروکراسی) نکنند؛ برنامههای یکصفحهای کفایت میکنند.
-
فرآیند تدوین استراتژی تا حد ممکن باید سریع صورت بگیرد. در حقیقت، با توجه به ماهیت متغیر شرایط استارتاپها، طولانی شدن فرآیند تدوین استراتژی میتواند آن را بیاثر و بیربط سازد.
-
هدف اصلی استارتاپ باید رشد باشد. یعنی بیشتر از این که هدف مالی یا رقابتی داشته باشد باید اهداف مبتنی بر رشد خود و اکوسیستم را در نظر بگیرد.
-
استراتژی توصیه شده به استارتاپها، استراتژی تمرکز است، به این صورت که یک گوشهای خاص از بازار را انتخاب کرده و به تدریج خودشان را جا بیندازند. تأکید بر آن است که استارتاپها اصلا دچار وسوسه توسعه سریع و همهجانبه نشوند.
-
همچنین توصیه میشود اقیانوسهای آبی را کشف کنند. برای کشف این اقیانوسها از ابزارهایی چون بوم استراتژی و گروه استراتژیک بهره بگیرند.
-
استارتاپها باید هر چه سریعتر به ایجاد یک توانمندی منحصر به فرد و محوری اقدام کنند. چون به زودی شرکتهای قدرتمند و متعددی وارد فضای رقابت میشوند و اقیانوس آبی تبدیل به قرمز میشود. در این شرایط این توانمندی به کمک آنها میآید. یکی از ابزارهای خوب برای شناخت و ساخت این توانمندی VRIO است.
سه رویکرد در استارتاپها
کتاب استراتژی رسیدن به استراتژی به روشهای مختلف استراتژیپردازی میپردازد. در این جا به سه رویکرد این کتاب که میتوانند برای استارتاپها مؤثر باشند اشاره میشود (لازم است توجه شود که رویکرد کلاسیک برای این نوع کسبوکار چندان مناسب نیست):
-
رویکرد آرمانگرایانه: در این رویکرد به جای سه گام تحلیل، تدوین و اجرا که در رویکرد کلاسیک وجود دارد از سه گام تجسم، خلق و پافشاری استفاده میشود. بهعنوان رهبر استارتاپ باید بتوان یک چشمانداز بلندپروازانه، ساده، آشکار و الهامبخش را تجسم کرد، برای دیگران ترسیم نمود و بر تحقق آن پافشاری کرد. در این رویکرد مهمترین مفهوم چشمانداز است.
-
رویکرد انطباقی: در این رویکرد تأکید بر قابلیت انعطافپذیری، تغییر و یادگیری است. در واقع، در این جا وظیفه استارتاپ این است که هر چه سریعتر روندهای حاکم بر محیط را شناسایی کند و به آنها واکنش نشان دهد.
-
رویکرد شکلدهی: این رویکرد بر سه گام تعامل، ساماندهی و تکامل که بهصورت حلقوی باهم در تماساند، تأکید دارد. استارتاپها برای موفقیت باید با اکوسیستم خود در تعامل و همکاری بوده و محور ارتباط بین اعضای آن شوند.
پیشنهاد میشود برای درک بهتر و عمیقتر این رویکردها به دیگر مطالب وبسایت ایران استراتژیست مراجعه شود.
۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
مطلب جالبی بود ممنون
سپاس از شما