هر روز صبح در آفریقا، غزالی از خواب بیدار میشود. غزال میداند که امروز هم مانند هر روز باید سریعتر از سریعترین شیر فرار کند، وگرنه کشته میشود! هر صبح یک شیر بیدار میشود و میداند که امروز باید از کندترین غزال تندتر بدود وگرنه از گرسنگی میمیرد. مهم نیست شما شیر هستید یا غزال، وقتی خورشید بالا میآید باید در حال دویدن باشید.
حال شما شیر هستید یا غزال؟ یا بگذارید اینطور بگوییم:
اگر نگران انعطاف پذیری کسب و کارتان هستید، آیا در حال حاضر در حال حرکتید؟
سازمان انعطاف پذیر
انعطافپذیری سازمانی به معنای توانایی سازمان برای پیشبینی، ایجاد آمادگی و سازگاری با تغییرات و مواجهه با بحرانها برای زنده ماندن و موفقیت است. دو عنصر اساسی انعطاف پذیری: قدرت و سرعت پاسخگویی است. انعطافپذیری، سازمانها را توانمند میسازد تا فراتر از صرفا مدیریت ریسک عمل کنند (یعنی قبل از وقوع اتفاقات برای آنها برنامهریزی کنند). همین پاسخگویی سریع، مزیت این سازمانهاست در واقع آنها غزالی هستند که چند دقیقه زودتر، وجود شیر (بحران) را احساس می کند و سریعتر از بقیه غزالها (رقبا) میدوند.
چطور انعطاف پذیر شویم؟
انعطاف پذیری نیز مانند هر کدام از دیگر عوامل بقا و موفقیت، نیاز به پیشزمینههای خاص خود دارد؛ همانطور که هاوارد کر (مدیر اجرایی BSl) میگوید: آینده متعلق به آنهاست که از امروز برای آن آماده شدهاند. پس قطعا به یکسری پیشزمینهها نیازمندیم:
-
دید بلندمدت
-
تمرکز (هویت، هدف و دید مشخص)
-
رهبری پویا
-
فرهنگ سازمانی انعطاف پذیر
-
توجه به تغییرات و توان پاسخگویی به آنها
فرآیند انعطاف پذیری استراتژیک
سازمانی انعطاف پذیر را تصور کنید که با بحرانی بزرگ روبرو شده است. در ابتدا تیم رهبری که مهم ترین ویژگی آن چابک و انعطاف پذیر بودن است، تشکیل میشود. این تیم با استفاده از سناریوسازیهای متناسب با صنعت خود و جایگاه خود در آن صنعت سریعا تصمیمات موثر می گیرد. این تیم در ابتدا اولویت های متناسب با شرایط جدید را تعیین می کند (انطباق پذیری استراتژیک). پس از تعیین اولویتها، بایستی وظیفه هر بخش مشخص شود؛ در واقع همه افراد سازمان باید پاسخ ۳ سوال را با توجه به شرایط جدید بدانند:
-
به چه هدفی میخواهیم برسیم؟
-
چرا میخواهیم به آن هدف برسیم؟
-
در چه محدوده زمانی میخواهیم به آن برسیم؟
وظیفه رهبران در مورد ارتباطات آن است که مطمئن شوند، تمام افراد سازمان پاسخ این سه سوال را می دانند. حتی می توانند یک فهرست از تمام سوالاتی که ممکن است برای اعضای سازمان بهوجود آید، تهیه کرده و آن را به همه کارکنان ارائه دهند تا همه افراد یک تصویر واقعی از وضعیت موجود، هدف و راهحل داشتهباشند و از مسیر خارج نشوند (در بحران ها نیاز به کنترل از همیشه بیشتر است)؛ چرا که در شرایط بحران آخرین چیزی که میخواهیم اتفاق بیفتد، بینظمی است.
ویژگی دیگر سازمانهایی که انعطاف پذیری استراتژیک دارند این است که در بحرانها متکی به کار تیمی هستند. تیمهایی که به صورت جداگانه هر کدام برای رسیدن به هدف بخش خود تلاش میکنند و ارتباطات بیشتر به صورت تیم با تیم برقرار میشود؛ چراکه ارتباطات گسترده بین تمام اعضا نتیجهای جز اتلاف وقت و ارتباطات بیهوده ندارد.
البته نباید یک نکته را نیز فراموش کرد؛ تمام این کارها فقط برای رسیدن به یک هدف است:
ایجاد اعتماد بین افراد سازمان، القای این حس به سهامداران و همچنین مشتریان.
انعطاف پذیرها در بحرانها چه میکنند؟
انعطاف پذیری مالی: اولین کاری که انعطاف پذیرها انجام میدهند، ایجاد انعطافپذیری مالی و حفظ نقدینگی است. نقدینگی که رقبایشان رها کردند تا زنده بمانند.
حرکت به سمت بازارهای جدید: در آخرین رکود اقتصادی، بسیاری از خردهفروشان مجبور شدند فروشگاه ها را ببندند یا برنامههای رشد را کاهش دهند؛ اما شرکت های انعطاف پذیر از این فرصت برای ورود به بازارهای جدید استفاده کردند.
تغییر ارزش های پیشنهادی: اگر در شرایطی قرار دارند که مجبورند برای حفاظت از فروش و مشتریان خود، تخفیفهای بیش از حد بدهند، ارزشهای پیشنهادی خود را تغییر میدهند و مشتریان جدید پیدا میکنند. پس در نهایت ممکن است در شرایط ضعف و تهدید، یک شرکت انعطاف پذیر مجبور به تغییر مدل کسب و کار خود شود.
سازمانها نباید فراموش کنند که بحرانها جزئی جدانشدنی از مسیر هستند، پس لازم است زمینه های لازم را فراهم آورند و نحوه همراهی با بحرانها را یاد بگیرند و از بحران های تهدیدآفرین، مزیتهای رقابتی بسازند.
برگرفته از وبسایت مکنزی