در این مقاله وبسایت ایران استراتژیست به آسیبشناسی کتابهای مدیریت استراتژیک پرداخته شده است.
جای شگفتی است که ماهیت کتابهای مدیریت استراتژیک از زمان شکلگیری رشته تغییرات چندانی نداشته است و اغراق نیست که بگوییم آنها تحتالشعاع یک دستورالعمل بهشدت صنعتی قرار دارد. تقریباً تمام کتابهای حوزه مدیریت استراتژیک در ویژگیهای زیر مشترک هستند:
۱) دیدگاههای متفاوت اندک: تنها تعداد محدودی از دیدگاهها و نظریات ارائه میشود که اغلب بهصورت علمی پذیرفته شدهاند، که میتوان بهسادگی از آنها اصول استخراج نمود.
۲) ساختار گامبهگام: از یک رویکرد برنامهریزی گامبهگام بهعنوان ساختار اساسی کتابها استفاده میشود.
۳) هیچ محتوای اساساً جدیدی وجود ندارد: بیشتر کتابها یک مفهوم نسبتاً مشابه را با نگاههای متفاوت بیان میکنند.
۴) گرایشهای محلی: بیشترین کتابها به سمت محیط کشور یا منطقه خود مؤلف کتاب گرایش دارند تا رویکردی جهانی.
شباهت کتابهای مدیریت استراتژیک
:یک مورد دیگر از موارد مهم در آسیبشناسی کتابهای حوزه مدیریت استراتژیک، شباهت این کتابها است. شباهت این کتابها میتواند علل مختلفی داشته باشد
۱) احتمالاً نهادگرایان مشروعیتی را خلق کردند که مؤلفان را به تسلیم در برابر روشهای پذیرفته شده و پرهیز از نوآوریهای عمده وادار میسازد.
۲) به عقیده روانشناسان اجتماعی، در حوزه مدیریت استراتژیک ساختارهای شناختی شکلگرفتهاند که به چالش کشیدن الگوی آموزشی رایج را مشکل ساخته است.
۳) تئوری پردازان دیدگاه اقتصاد نهادی، علت این موضوع را سرمایهگذاریهای هنگفتی میدانند که پیشتر توسط ناشران و اساتید بازرگانی بر مبنای یک استاندارد آموزشی مشترک صورت گرفته است.
۴) اگر شیوه آموزشی مدیریت استراتژیک با چالش روبرو شود و قوانین صنعت آموزش شکسته شوند؛ محدودیتهای فعلی کنار گذاشته شود؛ روند آموزش دوباره پایهریزی شود؛ استراتژی چگونه آموزش داده خواهد شد؟
بهراستی اگر تفکر استراتژیک در آموزش استراتژی به کار گرفته شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
عضو هیئتعلمی سازمان مدیریت صنعتی
و مدیر گروه استراتژی مدرسه کسبوکار ماهان