تئوری استراتژی عملکرد، شرکت را در یک محیط رقابتی توصیف می کند روملت و همکاران در تلاشی که جهت خلاصه کردن تاریخچه مدیریت استراتژیک انجام داده اند اشاره می کنند که استراتژی، نشان دهنده مسیر و جهتگیری سازمانها است.
نویسندگان اضافه می کنند که تئوری استراتژی، شامل موضوعاتی است که ملاحظات عمده مدیران ارشد یا هر مقام دیگری که دلایل موفقیت یا شکست بین سازمانها را جستجو می کند در برمیگیرد و رقابت، موضوع اصلی این تئوری است. بهدلیل وجود رقبا، لازم است سازمانها در مورد انتخاب گزینههای زیادی تصمیمگیری کنند که تعدادی از آنها نیز استراتژیک هستند.
کارآفرینی و دیدگاه مبتنی بر منابع
ژوزف شومپیتر معتقد است مشخصه کارآفرینی، نوآوری است. به زعم وی کارآفرینی نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی است. وی کارآفرینی را “تخریب خلاق” از طریق انجام کارهای جدید و ابداع روشهای نوین معرفی میکند و بر اهمیت “تئوریهای مبتنی بر منابع” تأکید میکند.
برای دستیابی به تخریب خلاق و یا همان انجام روشهای نوین، باید دائماً تعادل بین نیروها را از بین برد. همین عامل بود که بر اهمیت هماهنگی هر چه بیشتر درون و بیرون سازمان افزود و دانشمندان بر تعامل بیشتر ساختار و پویاییهای صنعت تأکید کردند. انجام این امر مهم میسر نخواهد بود جز با استراتژی.
امروزه محققانِ استراتژیست، استراتژی را ابزار هماهنگی درون و بیرون سازمان معرفی میکنند. سازمانهای موفق و کارآفرین برای تعامل با محیط خود، به خوبی از این ابزار استفاده میکنند.
میتوان این طور برداشت کرد که کارآفرینی در رویکرد تطابقی اهمیت مییابد: رویکرد تطابقی به دنبال این است که سازمانها بر محیطهای پیچیده و ناپایدار از طریق استراتژیهای کارا و تأثیرگذار تسلط یابند.
رویکرد مبتنی بر منابع
همان طور که بیان شد رویکرد سازمان صنعتی بیان میکرد که فشارهای محیطی و توانایی پاسخ دادن به تهدیدها و فرصتهای آن عوامل اصلی تعیین کننده موفقیت سازمان هستند، اما دیدگاه مبتنی بر منابع اشاره به آن دارد که مجموعه منابع خاص شرکت است که تعیین می کند کدام شرکت بهتر رقابت می کند و عملکرد بالاتری دارد.
درحالی که رویکرد سازمان صنعتی عملکرد نسبی شرکت را در سطح صنعت با معیارهایی چون تفاوت قیمت و هزینه، کیفیت و تنوع محصولات توصیف می کند، دیدگاه مبتنی بر منابع بر ویژگیهای مهم عوامل مستقلی که منجر به تنوع محصولات یا کاهش قیمت شده اند(مانند منابع شرکت) تاکید می کند.
این رویکرد تاکید بر منابع استراتژیک شرکت دارد. منابع استراتژیک شرکت منابعی هستند (شامل منابع فیزیکی، نیروی انسانی و منابع سازمانی – مانند توانمندیها، فرآیندهای سازمانی، دانش اطلاعاتی، شهرت سازمان- و … ) که ارزشمند وکمیاب بوده و جایگزینی و تقلید آن هزینه زا باشند.
منابع استراتژیک
منابع استراتژیک، خود، منشا مزیت رقابتی هستند و چالش مدیران در شناسایی و مدیریت این منابع است.
این بدان معنی نیست که رویکرد مبتنی بر منابع از توصیف و توجیه تفاوت عملکرد شرکتها بر حسب بازارهای محصولات آنها ناتوان است. این رویکرد تحلیل میکند که شرکتهای موفق منابعی دارند که ارزش مجموعه آنها بیشتر از رقباست.
بهطور منطقی این موضوع به این معنی است که شرکتهایی که عملکرد پایینتری دارند نیز ممکن است دارای مزیت رقابتی باشند ولی با ارزشی کمتر از رقبای موفقتر آنها. این مفهوم تفاوت ارزش برای مزیت رقابتی در مقایسه با دیدگاه سازمان صنعتی ( که یک عامل را دال بر مزیت رقابتی می داند و آن حداکثر سوددهی است) ممکن است در جستجوی رهبران صنعت کمتر مفید باشد.
اگرچه معیار مقایسه شرکتها در رویکرد مبتنی بر منابع (در مقایسه با رویکرد سازمان صنعتی) بجای عملکرد، بهرهبرداری از منابع سازمان است، مزیت رقابتی باید بر حسب افزایش ارزش نسبی منابع و هزینه بر بودن تقلید آنها توسط رقبا تعیین شود.
نوشته: سید علیرضا هاشمی
عضو هیأت علمی سازمان مدیریت صنعتی
۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
ممنونم از مطلب خیلی خوبتون.
ممنون از توجه شما.