در مقاله قبلی با عنوان حمایت از کالای ایرانی(۱) موانع اجرای موفق این استراتژی بررسی شد. همانگونه که بیان شد، سال ۱۳۹۷ سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده است؛ درواقع حمایت از کالای ایرانی جهتگیری استراتژیک کلان کشور برای سال پیش رو است. کالای ایرانی، اعم از کالای محسوس و خدمات است و دربرگیرنده هر دو است. حمایت هم، به معنای ایجاد تقاضا برای کالاها و خدمات ایرانی است که شامل ایجاد تقاضای داخلی و تقاضای خارجی (تقاضا برای کالاها و خدمات ایرانی توسط افراد داخل مرز و تقاضا توسط مشتریان بالقوه بازارهای هدف خارجی) است. حال با دقیقتر شدن موضوع میتوان برای شرایط فعلی راهکارهایی به شرح زیر ارائه نمود: ۱) دیدگاه مردم نسبت به کالای ایرانی در ابتدا باید معلوم شود که مردم چه دیدگاهی نسبت به محصولات ایرانی دارند که در تصویر زیر این موضوع مشخص شده است. با توجه به تصویر، برای صنایعی که مردم دیدگاه مناسبی نسبت به محصولات ایرانی ندارند، یا باید با سرعتی چند برابرِ شرکتهای بینالمللیِ بزرگ، روند بهبود در شرکتهای ایرانی اجرا شود که این روش قابلیت اجرای اندکی دارد. یا اینکه تولید محصولات با برند شرکتهای خارجی در داخل کشور (تولید کالا با برند خارجی در داخل کشور) صورت گیرد که البته این سرمایهگذاری شرکتهای خارجی به احساس امنیت سرمایهگذار نیاز دارد. این استراتژی برای صنعت خودروسازی میتواند مفید واقع شود و بدین طریق بخشی از سرمایههای بلوکهشده ایران در صنعت خودروسازی میتواند آزاد شود و در صنایع دارای مزیت نسبی و رقابتی صرف شود. ۲) کاهش کالای قاچاق وارده موضوع بعدی، کاهش کالای قاچاق وارده از تمامی بنادر و اسکلههای کشور است. از کالای قاچاق برعکس وارداتِ قانونی، نه میتوان تعرفه گرفت و نه میتوان آن را ردیابی کرد و مالیات گرفت. لذا بسیار ارزانتر تمام میشود و در عمل کاملاً باعث عدمحمایت از کالای ایرانی میشود. ۳) ملیگرایی در کنار این موارد، کل افراد جامعه هم میتوانند در شرایطی که محصولات ایرانی کیفیتی نزدیک به محصولات خارجی دارند، محصولات ایرانی را بر محصولات خارجی ترجیح دهند و در این زمینه ملیگرایی بیشتری از خود نشان دهند. زیرا بههرحال عدم مصرف کالای قاچاق و مصرف هر چه بیشتر کالای ایرانی امکان تولید در مقیاس بالا را برای شرکتهای داخلی فراهم میکند و در بلندمدت امکان رقابت آنها را افزایش میدهد، البته به شرطی که شرکتها هم مفهوم “هوشِ رقابتی” را بهکارگیرند و مانند صنعت خودروسازی نشود که بعد از ۴۰ سال حمایت، همچنان ازنظر مردم پایینترین کیفیت را داشته باشد. ۴) تعیین مزیت نسبی ایران در صنایع مختلف موضوع دیگر، تعیین مزیت نسبی ایران در صنایع مختلف است. با آزادسازی بخشی از توجه و منابع کشور از صنایع بدون مزیت مثل خودروسازی و اختصاص آنها بر صنایع دارای مزیت، مثل صنعت پتروشیمی و گردشگری و انرژی خورشیدی و … ، عملاً این صنایع در رقابت با رقبای اصلی جهانی و منطقهای، با سرعت بیشتری میتوانند رشد کنند و از مزایای تولید در مقیاس و منحنی تجربه و یادگیری و … استفاده کنند. ۵) تبلیغات برای توسعه صنایع ملی موضوع آخر، تبلیغات برای توسعه صنایع است. متأسفانه اغلب قریب بهاتفاق رسانههای خارجی تصویر درستی و دقیقی از ایران ارائه نمیدهند و حتی سیاه نمایی بیشازاندازه هم میکنند. در این شرایط تبلیغات برای بهبود وجهه کشور (در نظر مردم کشورهای دیگر برای توسعه گردشگری و حمایت از وجهه کالای ایرانی و تولید آن و حتی انتقال وجهه به خارج از کشور توسط گردشگرانی که به کشورهای خودشان بازمیگردند و در نظر سرمایهگذاران برای شناخت دقیقتر کشور) میتواند منجر به بهبود فضای کسبوکار و حمایت بیشتر از کالای ایرانی شود. جالب اینکه کشورهای منطقه تقریباً نیمی از تبلیغات کل شبکه تلویزیونی CNN را که جزء سه شبکه تلویزیونی پربیننده جهان است را به خود اختصاص دادهاند و جالبتر اینکه اغلب برجذب گردشگر و سرمایهگذار تمرکز دارند و شایان ذکر است که پتانسیل آنها برای جذب گردشگر بسیار کمتر از ایران است. ادامه مطلب در مقاله حمایت از کالای ایرانی (۳) 🖊 دکتر اسماعیل حسن پور عضو هیات علمی دانشگاه آزاد – قشم
راهکارهای حمایت از کالای ایرانی