در گزارشها و اسناد استراتژیک موجود در سازمانهای کشورمان در تحلیل محیط سه اشتباه درهمتنیده بسیار متداول است.
محیط سازمانی شامل عوامل خارجی و داخلی است. این محیط باید همواره بررسی شود تا بتواند عوامل مؤثر بر موفقیت سازمان را تعیین کند. بررسی محیطی به مالکیت و بهرهبرداری از اطلاعات در مورد موقعیتها، الگوها، گرایشها و روابط در محیط داخلی و خارجی سازمان اشاره دارد.
این بررسی به مدیران کمک میکند تا مسیر آینده سازمان را تعیین کنند. همچنین این بررسی باید تهدیدها و فرصتهای موجود در محیط را شناسایی کند. یک سازمان در زمان تعیین استراتژی، باید از فرصتها نهایت استفاده را ببرد و تهدیدها را به حداقل برساند. یک تهدید برای یک سازمان ممکن است فرصتی برای سازمانی دیگر باشد.
خطاهای کوچک اما تأثیرگذار در تحلیل محیط
۱) جابجایی درون با بیرون
در تعریف محیط کلیدواژه «کنترل» نقشی اساسی دارد. در حقیقت نیرویی را درونی میدانیم که تحت کنترل سازمان است و بهتبع آن عاملی بیرونی است که سازمان کنترل چندانی بر آن ندارد. به سخن بهتر، حتی اگر عاملی درون محدوده سازمان باشد اما سازمان بر آن کنترل نداشته باشد عاملی بیرونی است.
۲) نادیده گرفتن نقطه مرجع
نقاط قوت و ضعف و نیز فرصتها و تهدیدها بر اساس ارکان جهتساز یا مقاصد استراتژیک معنا پیدا میکنند. بهعبارتدیگر، در فضای برنامهریزی استراتژیک هیچ عاملی بهخودیخود قوت، ضعف، فرصت یا تهدید نیست. درواقع، این نقطه مرجع ماست که موقعیت هر یک از نیروها را مشخص میکند. مثلاً عاملی قوت است که تحت کنترل سازمان بوده و به سازمان در نیل به چشمانداز کمک کند.
۳) معیار قرار دادن مرزهای فیزیکی
در تحلیلهای مرسوم مرز فیزیکی یا جغرافیایی عامل تعیینکننده در بیرونی یا درونی در نظر گرفتن یک عامل است. درحالیکه همانطور که در مورد نخست اشاره شد آنچه باید مرز یک سازمان را مشخص کند کنترلپذیری یا کنترل ناپذیری است.
نوشته شده در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۹۷
نوشته: شهرام خلیل نژاد
عضو هیئتعلمی گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی