لختی استراتژیک زمانی به وجود می آید که استراتژی سازمانها همسو با تغییرات و تحولات نباشد. این اتفاق دست کم ۵ دلیل دارد:
مسئله ادراک
مدیران باید با انواع روشهای تحلیل محیط آشنا باشند. این تحلیلها، اطلاعاتِ مفیدی را با خود به همراه میآورند. اما مدیران چگونه باید از جهت و اهمیت این تغییرات مطمئن شوند؟ تغییرات ممکن است موقتی یا زود گذر تلقی شوند. شاید نگاهی محتاطانه نسبت به تغییرات وجود داشته باشد و شاید دیدن اهمیت آنها، آن طور که رخ میدهند آسان نباشد.
اتکا بر شناختهها
مدیران ممکن است در محیط تغییراتی را ببینند که هیچ گونه آگاهی نسبت به آنها ندارند. در این شرایط، ممکن است تلاش کنند تا خود را از این محیط خارج کنند و ابهامات موجود در آن را به حداقل برسانند و سراغ پاسخهایی بروند که برایشان آشنا هستند. این امر منجر به “تغییر تدریجی” میشود.
انعطاف ناپذیری هستهای
گاهی اوقات ممکن است موفقیت در گذشته، مبتنی بر قابلیتهایی باشد که برای سازمان منحصر به فرد هستند و تقلید آنها برای دیگران دشوار است. تغییرِ قابلیتهایی که مبنای مزیت بودهاند میتواند کار دشواری باشد. برای این اتفاق دو دلیل وجود دارد؛ نخست، با گذشت زمان، روشهای اجرای کارهایی که در گذشته منجر به موفقیت شدهاند ممکن است بدیهی پنداشته شوند. ممکن است قابلیتی در گذشته مزیت بوده باشد، چون رقبا به سختی میتوانستند آن را تقلید کنند. با این حال “توانمندیهای محوریِ” بدیهی پنداشته شده، به ندرت زیر سوال میروند و از این روی مفید بودن مستمر آنها مورد تردید است. دوم این که روشهای انجام کارها به مرور زمان توسعه مییابند و بیشتر و بیشتر در روالهای عادی سازمان جای میگیرند و از این روی بر یکدیگر تکیه و یکدیگر را تقویت میکنند و از هم جدا کردن آنها دشوار میشود.
روابط دست و پا گیر
ممکن است موفقیت بر اساس روابط قدرتمند با مشتریان، تأمینکنندگان و کارمندان شکل گرفته باشد. حفظ اینها را میتوان به عنوان پایه و اساس سلامت درازمدت سازمانها در نظر گرفت. با این حال، روابط ایجاد “تغییرات بنیادین” در استراتژی را که ممکن است مستلزم تغییر مسیرهای منتهی به بازار یا رسیدن به مشتریان بیشتر باشند را دشوار میکنند.
عملکرد تاخیری
اثرات لختی استراتژیک را به راحتی از نظر عملکرد سازمان نمیتوان مشاهده کرد. عملکرد مالی ممکن است در مراحل اولیه “لختی استراتژیک” دست نخورده باقی بماند، مشتریان کماکان به سازمان وفادار هستند و سازمان میتواند با افزایش بازدهی، کاهش هزینهها یا تلاش بیشتر عملکرد خود را ارتقا دهد. بنابراین ممکن است هیچ علامت و نشانه داخلی، مبنی بر لزوم تغییر مدیران برای انجام تغییرات عمده وجود نداشته باشد.
البته به مرور زمان، در صورت ادمه “لختی استراتژیک” علائمی دیده خواهند شد که بسیار روشن هستند: کاهش عملکرد مالی، کم شدن سهم شرکت در بازار، شکست از رقبا و کاهش قیمت سهام. در واقع این افول ممکن است به محض این که ناظران بیرونی، رقبا و تحلیلگران مالی متوجه بروز لختی در شرکت شوند، رخ دهد. حتی موفق ترین شرکتها نیز دچار لختی میشوند. آنها شیفته معادلهای میشوند که منجر به موفقیتشان شده است.
منبع: مبانی استراتژی
نویسندگان: جانسون و شولز و ویتینگتون
مترجمان: اعرابی و هاشمی و خلیل نژاد