برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
برای آن که سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرارگرفته است. پس از آن باید چگونگی رسیدن از وضع موجود به مطلوب را تعیین کند. این فرایند را برنامه ریزی استراتژیک یا راهبردی سازمان مینامند. برنامه ریزی استراتژیک بر مبنای نشانگرهای قدرتمندی که محیط کسب و کار را تحلیل و پیشبینی میکنند، برنامهای برای ۳ تا ۵ سال آینده (بسته به سطح تحلیل و شرایط صنعت و شرکت میتواند از یک سال تا ده سال هم باشد) ارائه و مسیر حرکت را مشخص میکند.
«به طور خلاصه، برنامه ریزی استراتژیک یا راهبردی فرآیندی گامبهگام است که هدف آن ایجاد مقصد و مسیر شفاف، یکپارچه و بلندمدت برای سازمان در راستای تحقق موفقیت پایدار است».
شش سؤال برنامه ریزی استراتژیک
در فرآیند برنامهریزی استراتژیک باید به شش سؤال زیر، به درستی پاسخ دهید. این امر به تعامل، تمرکز و اولویتبندی در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک کمک میکند.
«کیفیت تفکر و تصمیمات شما با کیفیت اطلاعاتی که از ابتدا کسب و خلق میکنید تعیین میشود.»
سؤال ۱: کی هستیم؟(چرا به وجود آمدهایم؟ قرار است چه نقشی در جامعه ایفا کنیم؟ چه گرهای از جامعه باز میکنیم؟)
جواب: رسالت سازمان
سؤال ۲:کجا میخواهیم برویم؟(آینده مطلوب، بلندپروازانه و آرمانی ما کجا است؟)
جواب: دورنمای سازمان (چشم انداز)
سؤال ۳: کجا قرار داریم؟(ما چه نقاط قوت و ضعفی در راه رسیدن به آرمانهایمان داریم؟)
جواب: ارزیابی داخلی سازمان
سؤال ۴: در چه محیطی فعالیت میکنیم؟؟( چه فرصتها و تهدیدهایی در راه رسیدن به آرمانهایمان وجود دارند؟)
جواب: ارزیابی بیرونی سازمان
سؤال ۵: راه رسیدن به اهداف کدام است؟(از چه طریق به اهداف میرسیم؟ زمین بازی و شیوه بازی ما کجا است؟)
جواب: استراتژی های سازمان
سؤال ۶: چگونه پیشرفت در فعالیتهایمان را اندازه بگیریم؟(آیا استراتژی ما در مسیر مناسب قرار دارد؟)
جواب: شاخص های کلیدی عملکرد
«ایجاد هماهنگی و همسویی در مورد نحوه پاسخگویی سازمان شما به این سؤالات امری حیاتی در موفقیت فرآیند برنامه ریزی استراتژیک است.»
مزایای حاصل از پاسخگویی به ۶ سؤال برنامه ریزی استراتژیک
فرآیند برنامهریزی استراتژیک میتواند فرآیندی زمانبر باشد، اما برای همه افراد درگیر سودمند است. البته این سودمندی مشروط به انجام درست آن است؛ چرا که آینده شرکت به آن بستگی دارد. لذا پاسخگویی صحیح و مناسب به ۶ سؤال مطرح شده میتواند راهنمایی برای سازمان باشد تا مناسب ترین راه را به آن نشان دهد و مزایایی را برای سازمان داشته باشد که در زیر به آنها اشاره شده است.
-
شناسایی نقاط قوت و ضعف
بهعنوان بخشی از فرایند برنامه ریزی استراتژیک، شما کل کسب و کار خود را بررسی و تحلیل میکنید. شما نگاهی میاندازید به آنچه در کسب و کار شما به خوبی انجام میگیرد و مواردی که هنوز نیاز به پیشرفت دارد. با شناسایی نقاط قوت و ضعف فعلی کسب و کار شما، این فرآیند به شما و کارمندان شما فرصتی میدهد که در آینده بهبود پیدا کنید و با به حداقل رساندن خطرات، کسب و کار خود را به یک فعالیت بادوام تبدیل کنید.
-
تنظیم جهت کسب و کار
با پایان مراحل برنامه ریزی استراتژیک، شما و کارمندانتان باید مسیری روشن داشته باشید که میخواهید کسب و کار در آینده به آن جا برود. این بحثها و روند برنامه ریزی کمک میکند تا کسب و کار در بهترین موقعیت برای موفقیت در آینده باشد.
برنامه ریزی استراتژیک به شما این امکان را میدهد تا بفهمید که چگونه طی چند سال آینده رشد میکنید و چگونه به فرصتها و چالشهای جدید میپردازید. در مورد چالشها یا مسائلی که ممکن است کارهای شما در چهار یا پنج سال با آن روبرو شود فکر میکنید و بر این اساس برنامه ریزی کنید.
-
ارتباط و تناسب در برنامه استراتژیک
پاسخگویی به ترتیب به سؤالات، موجب ایجاد ارتباط در برنامه استراتژیک میشود. همهی پاسخها به هم مرتبط بوده و موجب ایجاد یکپارچگی در فرآیند برنامه ریزی و همچنین برنامه استراتژیک میشود.
-
افزایش بهرهوری
در نظر گرفتن پاسخ مناسب برای سؤالات موجب “انجام کارهای درست” و “انجام درست کارها” میشود. در نتیجه برای سازمان بهرهوری بیشتر را به همراه دارد.
«در برنامهریزی استراتژیک باید این شش سؤال کلیدی را بارها و بارها از خودتان بپرسید و به آن پاسخ واضح و روشن بدهید، و سپس از این فرآیند پیروی کنید تا به موفقیت در سازمان خود دست پیدا کنید.»